113تفسیر برای بسم الله
آیهی کریمهی "بسم الله الرحمن الرحیم" که سر فصل 113 سورهی قرآن کریم است و در سوره مبارکهی "نمل" افزون بر آغاز سوره، در طلیعهی نامهی حضرت سلیمان (علیهالسلام) به ملکهی سبأ نیز آمده است(1)، 114 بار نازل شده است، نه این که یک بار نازل شده باشد و به دستور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) سرفصل سور قرآنی قرار گرفته باشد.
در عصر نزول وحی، فرود آمدن آیهی کریمهی "بسم الله الرحمن الرحیم" به عنوان اولین آیهی سورهی جدید، نشانهی پایان پذیرفتن سورهی پیشین و آغاز نزول سورهی پس از آن بود: "وإنما کان یُعرف انقضاء السورة بنزول "بسم الله الرحمن الرحیم" ابتداءً للأخری"(2).
نزول مکرّر آیهی "بسم الله..." نشانهی اختلاف معنا و تفسیر آن در هر سوره است. آیات "بسم الله..." در سراسر قرآن کریم گرچه از نظر لفظی یکسان است، لیکن از نظر معنوی و تفسیری گوناگون و در نتیجه "مشترک لفظی" است(3).
اختلاف معنوی و اشتراک لفظی آیاتِ "بسم الله الرحمن الرحیم" از آن روست که بسم الله هر سوره جزئی از آن سوره و با محتوای آن هماهنگ و به منزلهی عنوان و تابلو آن سوره است و چون مضامین و معارف سورههای قرآن با یکدیگر متفاوت است، معنای بسم الله نیز در سورهها مختلف خواهد بود و در هر سوره درجهای از درجات و شاینی از شئون الوهیت خدای سبحان و رحمانیت و رحیمیّت او را بازگو میکند و از این جهت همانند اسمای خداوند در پایان آیات است که با محتوای آیات هماهنگ و به منزلهی برهانی بر محتوای آن است. بر این اساس، اگر محتوای سورهای به خوبی تبیین شود، تفسیر بسم اللهِ آن سوره نیز روشن خواهد شد.
توضیح این که، در آیهی کریمهی "بسم الله الرحمن الرحیم " هم سخن از "الله" است که اسم جامع و اعظم(4) خدای سبحان است و سایر اسمای حسنای الهی را زیر پوشش داشته، در هر سوره ظهوری خاصّ دارد و هم سخن از "رحمت رحمانیه" است که همهی صفات خدای سبحان زیر پوشش آن است و در هر مظهری با اسمی خاصّ ظهور میکند؛ در سورههایی که محتوایی مهرآمیز دارد و اوصاف جمالیهی خداوند را مطرح میکند، در چهرهی "جمال" و در سوری که مضامینی قهرآمیز دارد و غضب الهی را بازگو میکند، در چهرهی "جلال" تجلّی میکند(5) و از این رو برخی گفتهاند: کلمهی الرحمن نیز همانند کلمهی الله اسم اعظم است. بنابراین، تفسیر "بسم الله..." به اختلاف سورهها متفاوت است.(6)
بسم الله هر سوره جزئی از آن سوره و با محتوای آن هماهنگ و به منزلهی عنوان و تابلو آن سوره است و چون مضامین و معارف سورههای قرآن با یکدیگر متفاوت است، معنای بسم الله نیز در سورهها مختلف خواهد بود
پینوشتها__________
(1) آیهی 30.
(2) نورالثقلین، ج1، ص6.
(3) مراد از اشتراک لفظی در اینجا، اشتراک لفظی مصطلح حکیمان است، نه ادیبان. توضیح این که، عنوان "مشترک لفظی" بین حکیم و ادیب، خود مشترک لفظی است؛ زیرا اشتراک لفظی نزد اهل ادب تابع وضع است؛ لفظی که در موارد گوناگون به کار میرود، اگر وضع واحد داشته باشد مشترک معنوی وگرنه مشترک لفظی است. از این رو اگر واژهای برای یک جامع انتزاعی ذهنی (ونه خارجی و دارای حقیقت عینی) وضع شده باشد، ادیب به لحاظ وحدت وضعش، آن را مشترک معنوی میداند.
امّا اشتراک لفظی نزد حکیمان تابع برهان و بر مدار واقعیّت خارجی است، نه وضع واضعان؛ اگر چیزی فاقد جامع مشترک خارجی بود و آنچه در خارج است انواع گوناگونی بود که تنها به یک نام نامیده می شود، حکیم آن را مشترک لفظی میداند؛ چنانکه واژهی "نَفْس" که بر نفس نباتی، حیوانی و انسانی اطلاق میشود، ادیب آن را مشترک معنوی و حکیم مشترک لفظی میداند؛ زیرا ادیب به وحدت وضع این واژه نظر میکند، ولی حکیم که برای آن جامع مشترک خارجی نمییابد، گرچه جامع انتزاعی مفهومی و ذهنی دارد، آن را مشترک لفظی میداند و از این رو از نفوس نباتی، حیوانی و انسانی در فصولی مستقل بحث میکند.
آیهی کریمه "بسم الله الرحمن الرحیم" مشتمل بر اسمای حسنای "الله"، "الرحمن" و "الرحیم" است و چون خدای سبحان با نامهای الله و الرّحمن، در جهان هستی تجلیات و ظهورات گوناگونی دارد: "الحمدلله المتجلّى لخلقه بخلقه"(نهج البلاغه، خطبه108)؛ گاهی در چهرهی قهّار منتقم مجرمان را کیفر میدهد: "إنّا من المجرمین منتقمون" (سورهی سجده، آیهی 22) و گاهی در چهره لطیف و رحیم، پرهیزکاران را به بهشت میرساند: "تلک الجنة التی نورث من عبادنا من کان تقیًّا" (سورهی مریم، آیهی 63) و نامهای "تدوینی" خدای سبحان مبیّن تجلیات گوناگون "تکوینی" اوست؛ پس این الفاظ در همه جا به یک معنا نیست؛ مثلا بسم الله در سورهی مبارکه حمد با بسم الله سورهی مَسَد در معنا و تفسیر متفاوت و مشترک لفظی است.
(4) تبیین این مطلب در بخش لطایف و اشارات همین آیه در ص307 خواهد آمد.
(5) بنابراین، عدم ذکر بسم الله در آغاز سورهی توبه برای آن نیست که محتوای آن سوره با بسم الله سازگار و هماهنگ نیست؛ زیرا براساس این توجیه، آیهی کریمهی "بسم الله..." با سوره مَسَد (تبّت) نیز ناهماهنگ است، بلکه احتمالاً از آن روست که سورهی توبه ادامهی سورهی انفال است واگر سورهی مستقلّی میبود با آیهی کریمهی "بسم الله الرحمن الرحیم" ناهماهنگ نبود. در قرآن کریم برخی آیات با قهر آغاز میشود و با مهر پایان میپذیرد؛ مانند: "فقطع دابر القوم الذین ظلموا والحمد لله ربّ العالمین" (سورهی انعام، آیهی 45) و این قهر و مهر هماهنگ است؛ زیرا قهر بر ظالم همان مهر به مظلوم است و این قهر از مصادیق و مظاهر رحمت مطلق خدای سبحان است.
(6) تفسیر تسنیم، جوادی آملی، ج1